You are currently viewing مصاحبه آقای خطای دید با mbanews ۱۳۹۶

آقای خطای دید و ماجرای سه بعدی‌های دو‌بعدی

ام بی ای نیوز: در این گزارش به دنبال معرفی گروه خلاق “آقای خطای دید” هستیم. در ادامه مصاحبه‌ای که با صالح سخندان ، چهره‌ی آقای خطای دید داشته‌ایم را می‌خوانید.

دوبعدی‌های سه بعدی یا سه بعدی‌های دو بعدی، هر طور که بنویسیم و از هر طرف که بخوانیم ،می‌توانیم متوجه منظور شویم. پس بهتر است خود را اسیر واژه‌ها و اعداد نکنیم چراکه آقای خطای دید بسیار فراتر از این حرفهاست. بسیاری از افراد هنگامی که “خطای دید” را می‌شنوند سرگرمی‌هایی که باعث خطای بصری می‌شوند را به یاد می‌آورند وتصور عمده بر این است که این دست مسائل برای مدت کوتاهی می‌توانند جذاب باشند. یک دلیل آن میتواند تصاویری باشد که در کتابهای درسی دوران تحصیل دیده ایم، از قبیل تصویر زیر که در آن خطوط موازی یکدیگر می‌باشند ولی بخاطر شرایط پس زمینه به گونه‌ای بنظر می‌رسد که با امتداد آنها یکدیگر را قطع می‌کنند:

خطای دید در ویکی‌پدیا این گونه تعریف شده است: به احساس دیدن تصاویری گفته می‌شود که فریبنده یا گمراه کننده هستند. در این حالت اطلاعاتی که بوسیله چشم جمع‌آوری شده و توسط مغز پردازش می‌گردد منجر به درک تصویری می‌شود که با واقعیت آن تصویر تطابق ندارد.

این تعریف یک اشکال اساسی در ابتدای آن دارد؛ اینکه از لفظ “احساس” استفاده کرده است. خطای دید نمونه‌ای از خطای ادراکی می‌باشد و بیشتر به سیستم ادراک مربوط می‌شود تا احساس. البته که ادراک نمود‌های احساسی و رفتاری دارد و شاید منظور نویسنده متن نیز همین مسئله بوده است. نکته‌ای که دوست دارم از اشاره کردن موضوع ادراک به آن برسم این است که انسانها بر مبنای ادراک خود از واقعیت عمل میکنند و نه خود واقعیت. ممکن است این ادراک تا خود واقعیت فاصله زیادی داشته باشد ولی معیار رفتار انسانها واقعیت ادراک شده است. با شناخت خطاهای ادراکی می‌توانیم ادراک خود را به واقعیت نزدیک تر کنیم. و اینجاست که آقای خطای دید خود را نشان میدهد.

آقای خطای دید یک هنرمند با دید مهندسی است که فضای تبلیغات را می‌شناسد. وی با تکنیک‌هایی که دارد و محتوایی که قادر به تولید است هم می‌تواند بر ادراک افراد تاثیر بگذارد و آن را به واقعیت نزدیک تر کند و هم امکان عرضه شدن و دیده شدن را به آن بدهد. کارکرد خطای دید در صنعت تبلیغات دیداری یکی از جذاب ترین زمینه های بهره گیری از تکنیک های شناخت سیستم بینایی انسان است.
صالح سخندان در ادامه به تشریح خدمات و کمکهایی که خطای دید می‌تواند به صنعت تبلیغات داشته باشد پرداخت، از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– جذابیت ذاتی و خلق محتوای تبلیغاتی ویروسی: یکی از کارکردهای ابتدایی تکنیک‌های گوناگون خطای دید خلق تصاویر جذاب و در عین حال مرتبط با پیام تبلیغاتی مورد نظر می‌باشد. به دلیل امکان به کارگیری این تکنیک‌ها در تصویر و ویدئو، برندهای شناخته شده‌ای ازجمله اپل، ولکس واگن، سامسونگ، هوندا و لکسوس تا به حال بارها از آنها در ویدئوهای تبلیغاتی، بیلبوردها، پوسترها و تبلیغات اینترنتی خود استفاده نموده اند. آثار خلق شده با تکنیک خطای دید در یک ویژگی با یکدیگر مشترک هستند، وآن خرق عادت بودن و شگفتی در دید بیننده است. این ویژگی یکی از ابتدایی ترین دلایل به وجود آمدن ارزش انتشار ویروسی نزد مخاطبان یک محتوا است.

– افزایش اثر بخشی و هدایت ادراک بیننده در تبلیغات: استفاده از تکنیک های خطای دید میتواند سبب خلق پیام های پنهانی شود. این پیام‌ها گاه برای بیان آشکار در زمان مناسب و یا جهت کشف توسط بیننده طراحی می‌شوند. تکنیک هایی نظیر پس مشاهده، طراحی عدسی، تصاویر مکمل و ابینگهوس برخی از مهم ترین موارد استفاده در طراحی پیام های پنهانی است.

– خلق و بهبود رسانه‌های تبلیغاتی: چندین دهه از تولد بیلبوردها گذشته است با این حال هنوز بیشترین سهم را در میان تبلیغات محیطی به خود اختصاص داده اند. متغییرهای بسیاری در خلق یک رسانه‌ی جدید و تبدیل آن به یک رسانه پایدار سهیم هستند. اما پیش از هر چیز انتخاب نوع رسانه‌ی جدید با پیش فرض های قبلی سنجیده می‌شود. مانند استفاده از هر سطحی برای نصب تصویرهای تبلیغاتی با همان شکل بیلبوردها و لمپست و… شاید به دلیل همین تناقض میان محتوا و نوع بستر و اصرار بر استفاده از هر سطحی برای نصب تابلو می‌باشد که عمر آنها در بیشتر موارد به یک دهه نیز نیانجامیده است. با این حال تکنیک‌های خاص خطای دید موقعتی را برای دیدن بستر هایی که پیش از این حتی توجهی به آنها نمی‌شده فراهم می‌آورد. در این موضوع بیشتر تکنیک های طراحی دگرگون که امکان حذف زوائد، افزودن بعد، اصلاح دید و اتصال سطوح غیر هم‌سطح را ایجاد می‌کند، موثر می‌باشد. مطالعات اخیر یکی از شرکت‌های تحقیقات بازار در منطقه آمریکای شمالی حاکی از آن است که هر شخص به صورت میانگین در هر شصت دقیقه در معرض حدود ۳۰۰ پیام تبلیغاتی در قالب ۷۰ نوع رسانه گوناگون قرار میگیرد که بیش از ۹۹٪ آنها بی تاثیر هستند. بنابراین رقابت در میان این حجم از پیامها در افزایش تعداد آنها نیست بلکه در تغییر روش یا افزایش اثر بخشی آنها خواهد بود.

با استفاده از تکنیک های متنوع خطای دید میتوان به صورت موقت یا در چند مورد طراحی با توجه به جذابیت ذاتی مشروح در دو بخش قبل، اثر بخشی پیام را را افزایش داد. اما بهبود وضعیت پایدار رسانه‌های موجود امری بسیار مهم تر است. برای این منظور تا به امروز بیشتر تکنیک طراحی دگرگون سه بعدی موفق بوده است. چراکه این تکنیک بیشتر مربوط به طراحی بوده و هزینه ای برای تغییر ماهیت رسانه ایجاد نمی‌کند. در عین حال موقعیتی را فراهم می‌آورد تا رسانه هایی که پیش از این به دلیل محدودیت هایی در ساخت یا نوع بهره برداری نواقص دیداری داشته اند تبدیل به بهترین سطوح برای استفاده از این تکنیک شوند. همچنین با توجه به دیده شدن این نوع از طرح ها تنها از زاویه ای مشخص امکان پیش بینی و طراحی خاص برای هدف گیری مخاطب فراهم می‌آید.

در ادامه صالح سخندان بیان کرد اگرچه از بیرون وی را به عنوان آقای خطای دید می‌شناسند و وی چهره‌ی آقای خطای دید است اما آقای خطای دید یک تیم است. یک تیم به معنای واقعی آن؛ شاید برایتان جالب باشد که بدانید تیم‌ها زمانی که بزرگ می‌شوند کارایی خود را به تدریج از دست می‌دهند. آزمایش طناب رینگلمن در این زمینه مشهور است. این تحقیق بیان میکند که هرچقدر تعداد افراد بیشتر می‌شود تمایل افراد به تنبلی اجتماعی بیشتر می‌شود. وی آزمایشی طراحی کرد بدین گونه که افراد به طنابی نیرو وارد میکردند و آن را می کشیدند. یک نفر به تنهایی به طور متوسط ۶۰۰ نیوتن به طناب نیرو وارد می‌کند. هنگامی که این افراد گروه سه نفره تشکیل می‌دادند متوسط نیروی وارده توسط هر‌کدام ۵۰۰ نیوتن شد و در گروه‌های ۸ نفره متوسط نیرویی که هر فرد وارد میکرد حدود ۳۰۰ نیوتن بود. یعنی در واقع در یک گروه ۸ نفره کارایی هر شخص نصف کارایی آن در حالت در آقای خطای دید با توجه به این نکته سعی شده تعداد اعضای گروه کم باشد تا هم دچار تنبلی اجتماعی نشویم و هم هماهنگی بین افراد آسان‌تر باشد. سخندان در پاسخ به این سوال که با این روش چگونه امکان رشد برای سازمان وجود دارد بیان کرد که هدف آنها بالا‌بردن هرچه بیشتر کیفیت خدمات ارائه شده است و کمیت در حال حاضر دغدغه آنها نیست. آقای خطای دید تجربه همکاری با آژانس‌های تبلیغاتی مختلفی را در کارنامه خود دارد که از جمله آنها می‌توان به همکاری با آژانس اشاره، شبکه آفتاب، مگنولیا، DMN، فلش و راهبرایده اشاره کرد. جدای از این همکاری‌ها، آقای خطای دید بخاطر محبوبیتی که در شبکه‌های اجتماعی دارد توانسته است توجه بسیاری از صاحبین کسب‌و‌کار را به خود جلب کند.از برندهایی که آقای خطای دید به آنها خدمت یا محصولی ارائه کرده است می‌توان به بانک ملت، شاتل، پتروپارس، مانی، فناپ، همراه اول، برج میلاد، جیوتو، اکتیو، بایودنت اشاره کرد. ویدیو زیر محصولی است که به سفارش بانک ملت برای نمایشگاه بورس، بانک، بیمه آماده شده بود:

سخندان در پاسخ به این سوال که به چه مشتریانی می‌تواند خدمت دهد بیان کرد که:آقای خطای دید هم می‌تواند دستیار خلاقیت و اجرایی آژانس‌ها باشد و هم به صاحبین کسب‌و‌کارها، چه کوچک و چه بزرگ سرویسهای اختصاصی ارائه دهد. در حال حاضر فضای تبلیغاتی به‌گونه‌ای شده که مخاطبان تبلیغ‌زده شده‌اند و این نبود محتوای مناسب را نشان می‌دهد. البته که محتوا را جدای از رسانه نمی‌توان دید. هر رسانه‌ای محتوای مخصوص به خود را نیاز دارد همان‌گونه که هر ظرفی، مظروف متناسب با خود را. آقای خطای دید به تناسب رسانه می‌تواند محتوا تولید کند و همان‌گونه که بیان شد توان ایجاد رسانه جدید را نیز دارد. متاسفانه در کشور ما مخصوصاً در زمینه دیجیتال مارکتینگ این ضعف دیده می‌شود که محتوای تولید شده برای تبلیغات محیطی و تلویزیونی در فضای دیجیتال نیز استفاده می‌شود. خدماتی که آقای خطای دید ارائه می‌دهد، به فراخور کار می‌تواند قیمت متفاوتی داشته باشد و صفت ارزان یا گران برای آنها، صفت مناسبی نیست؛ اما می‌تواند این مسئله را با اطمینان گفت که به نسبت هزینه‌ای که می‌شود(البته اگر اسم آن را سرمایه نگذاریم) درآمد قابل توجهی بوجود خواهد آورد. در زمینه کسب‌و‌کارهای کوچک، مشتریانی وجود دارند که به دنبال طراحی ویترین، طراحی لوگو و از این دست مسائل هستند و ما به آنها نیز خدمت رسانی می‌کنیم.در زیر مجوعه‌ای از کارهای دیگری که آقای خطای را مشاهده می‌کنید:

در انتها صالح سخندان در پاسخ به این سوال که آیا کسب‌و‌کار خود را یک کسب‌و‌کار موفق می‌داند اظهار داشت که:

موفقیت از جمله واژه‌هایی است که ابتدا باید آن را تعریف کرد و سپس گفت آیا موفق هستیم یا خیر. موفقیت بنظر من یعنی تلاش مداوم برای رسیدن به هدف‌. من بخاطر شرایطی که در آن قرار گرفتم و مراحلی را که در زندگی سپری کردم، در حال حاضر در موقعیتی هستم که از کارم لذت می‌برم و ۹۹ درصد زمان خود را صرف تلاش کردن میکنم تا طعم ۱ درصد لحظات موفقیت را بچشم و این چرخه زندگی و کسب‌وکار من است. مطمئناً هر فعالیتی تاریخ انقضایی دارد اما به یقین در زمان انقضای آقای خطای دید، مرد دیگری ظهور میکند و برای رسیدن به آن ۱ درصد‌ها تلاش میکند. با این تفاسیر، بله، آقای خطای دید یک کسب‌و‌کار موفق است.

پی‌نوشت ۱: با شنیدن صحبت‌های آقای خطای دید یاد کتاب “اعترافات یک تبلیغات‌چی” افتادم آنجایی که مزیت رقابتی خود را در مقایسه با شرکتهای دیگر کوچک بودن و حریص بودن برای رسیدن به موفقیت معرفی می‌کرد. به دوستانی که این کتاب را نخوانده‌اند، خواندن آن و به افرادی مثل خودم که یک بار آنرا خوانده‌اند، دوباره خواندن آن را توصیه میکنم. این کتاب توسط انتشارات سیته چاپ شده است.

پی‌نوشت ۲: صحبت‌های انتهایی صالح سخندان درباره تاریخ انقضای کسب‌و‌کارها جدای از بحث چرخه عمر هر کسب‌و‌کار که بحثی بالغ و تقریباً قدیمی است مرا یاد صحبتهای محمدرضا شعبانعلی در مورد ” ساختن برای رفتن” انداخت. فایل صوتی آن حدودا ۷ دقیقه است و بنظرم ارزش زمانی که براش گذاشته می‌شود را دارد. از طریق لینک می‌توانید به این مطلب دسترسی داشته باشید.

این متن عیناً از سایت mbanews برداشته در وبسایت آقای خطای دید منتشر می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید